با توجه به طراحی شیوه های جدید آموزشی، استفاده از روش های مشارکتی و فعّال تدریس، امری ضروری است.

 

·  به تعداد دانش آموزان، روش تدریس وجود دارد.

 

· در تمام روش های تدریس مشارکتی و فعّال دانش آموزان را سوار قایقی کرده ایم ؛ آن ها باید پارو بزنند و معّلم راهنمایی کند.

 

· سعی کنیم دانش آموزان را با مطالب درس، درگیر کنیم ؛ درست گفته اند که : اگر به من درس بدهید ،حفظ می کنم ؛ اگر به من بگویید فراموش می کنم و اگر مرا درگیر کنید، یاد می گیرم.

 

· خود ارزیابی ها کاری کاملاً شفاهی و دانش آموز خودش می فهمد که چه قدر فهمیده، صورت سوال را می خواند و جنبه ی روانی دارند . سوال چهارم گویای این است که : خودتان یک سوال بنویسید و به آن پاسخ دهید و سؤالات دیگری هم می توانید مطرح کنید . نیازی به نوشتن و پاسخ خودارزیابی در کتاب نیست .

 

· دانش های زبانی به روش استقرایی و استفاده از مثال تدریس شود و از اطلاعات اضافی که باعث انباشت ذهن و خستگی دانش آموز شود، جداً پرهیز گردد . فقط در حدّ کتاب درسی گفته شود نه بیشتر .

 

· در کارهای گروهی، دانش آموزان از هم یاد می گیرند ؛ می آموزند و می آموزانند ؛ به موقع سکوت می کنند و حرف می زنند و رفتار اجتماعی را در خود نهادینه می کنند . به دو سؤال از سؤالات بخش کارگروهی پرداخته شود .

 

· اغلب سؤالات بخش نوشتن ارزش املایی و انشایی دارند .

 

· هم خانواده، مختصّ زبان عربی است و در زبان های پیوندی وجود ندارد . در زبان فارسی با تساهل و تسامح قائل به هم خانواده برای واژه گانیم .

 

· استفاده از مترادف واژگان و روابط معنایی، برای زیبایی و تأثیر بیشتر کلام در مخاطب است .

 

· شرط تلفظ برای واژگان وارداتی، زبان مقصد است . مثلاً، عید در عربی "عِید"، اما در فارسی "عَید" تلفظ می شود .

 

· هدف از قسمت مطالعه و پژوهش، حرکت از مطالعه به سمت پژوهش است ؛ بنابراین، لازم است هفته ای حداقل یک کتاب را به دانش آموزان معرفی کنیم تا علاوه بر یادگیری محتوا، با اطلاعات کتاب شناسی، با نحوه ی ارجاع و فهرست منابع و مأخذ و .... آشنا شود . اگر کتاب داستانی باشد، در کلاس درس در مورد "شخصیت ها و قهرمانان، درون مایه، لحن، زاویه ی دید و..."بحث شود .

 

· شعرخوانی ها، روان خوانی ها و حکایت، برای اشداذ ادبی و تقویت مهارت های خواندن است ؛ سعی شود از این قسمت ها، املا به عمل نیاید و سؤالی مطرح نگردد .

 

· درس آزاد، چون آیینه ای است که دانش آموز خود را در آن می بیند، بنابراین باید در برابر یک درس مهم و اصلی به آن اهمّیّت داده شود و وقت اختصاص داد . درس های آزاد در مقایسه با کل درس ها با این مثال قابل توجیه است .همین که دانش آموزان خود را در ردیف پدیدآورندگان آثار و مؤلفین کتاب می نویسد، به استعداد خویش پی می برد ؛ به خود باوری می رسد و عزّت نفس می یابد . درس های آزاد، نوعی انقلاب در کتب دوره ی راهنمایی است .

 

· شعر را معنی نمی کنیم، بلکه پیام اصلی آن را بیان می نماییم . اگر بیت به بیت معنی کردیم، فرصت نوشتن معنا، را به بچه ها ندهیم . سعی کنیم به کمک دانش آموزان معنی و مفهوم اشعار را تحلیل کنیم . به گلوگاه ها (تکیه) شعر توجه کنیم . مثلاً تا لحظه های پیش، دلم گورسرد بود .

 

· در باب قالب شعر (استفاده از شکل هندسی)، پیدا کردن ردیف و قافیه ی اشعار ،عناصر زیبایی سخن (آرایه های ادبی)بحث کنیم . از وزن شعر سخنی به میان نمی آوریم . از دانش آموزان بخواهیم اشعار را صامت خوانی کنند و سپس همراه خود ما، زمزمه و ترنم کنند .

 

· در مورد تاریخ ادبیات، دانش آموزان را به بخش آثار و اعلام ارجاع دهیم و از آن ها بخواهیم تا در حین تدریس، مطالب را از بخش آثار به دامن توضیحات (متن ها) منتقل و درج کنند تا همراه با تدریس گام به گام متن ها، پیش بروند .

 

· هم آوا بودن کلمات، یکی از مشکلات رسم الخط فارسی است و علت آن بیشتر مربوط به قرض گیری از دیگر زبان هاست . درست آن است که از طریق آموزش و کاربرد صحیح آن ها در جمله، مشکل را برطرف کنیم .