گزینش تخلص و خاستگاه آن بسیار گونه‌گون است. برخی آن را از صفت ویژه ی خود گرفته‌اند، شاعرانی نام شعری خود را از نام شهر خود برداشته‌اند، عده‌ای از نام پادشاه، نام اجداد، از شغل و حرفه و ... برگفته‌اند. اکنون به برخی از آن ها و چند و چون ‌آن ها می‌پردازیم:

۱- تخلص برگرفته از صفت یا ویژگی شاعر

- تخلص رشید‌الدین محمد‌ابن محمد عمری، "وطواط" است که از بابت كوچكی جثه ی او بوده است. وطواط نام مرغی از جنس پرستو است. تخلص «وطواط» موجب ایجاد برخی شوخی ها هم گردیده است. دولتشاه می‌گوید: روزی در مجلس اتسز  بحث و مناظره‌ای میان علما درگرفته بود، رشید در آن مجلس حاضر بود، در مناظره و بحث، زبانی آغاز كرده و دواتی پیش او نهاده بود. اتسز در او نگریست و از روی ظرافت گفت: دوات را بردارید تا معلوم شود از پس دوات كیست كه سخن می‌گوید. رشید دریافت، برخاست و گفت: المرء‌ُ باصغریه قلبه و لسانه. (۳)
- میرزا صادق فراهانی امیری در آغاز "امیرالشعرا" و پس از آن "ادیب‌الممالك" لقب گرفته بود.

۲-  تخلص برگفته از نام شهر و دیار شاعر

ابوعبداله جعفر‌بن محمد سمرقندی متخلص به رودكی است. تولد او در روستای «بنج» از توابع «رودك» سمرقند است. همچنین است. «ابوالفرج رونی» كه تولدش در «رونه» از روستاهای نیشابور بوده است.

۳- نام شعری برگرفته از نام پادشاه

قصیده از نخستین شعرهای فارسی است. این شعر بیش‌تر برای مدح و ستایش و در خدمت شاهان بوده است و برخی شاعران درباری یا نزدیك به دربار، نام شعری خود را از نام پادشاه می‌گرفته‌اند:

نام و لقب شاعر، تخلص او، پادشاهی كه از نام او تخلص گرفته شده است:
ابوالنجم احمدبن قوص دامغانی، منوچهری، فلك المعالی منوچهربن شمس‌‌المعالی قابوس‌بن وشمگیربن زیار دیلمی
امیرالشعر ابوعبدالله محمدبن عبدالملك، معزی، معز‌الدین ملكشاه بن‌ الب ارسلان
افضل‌الدین بدیل بن‌علی شروانی، خاقانی، خاقان اكبر منوچهر شروان شاه
ابومحمد شرف‌الدین مصلح‌بن عبداله شیرازی، سعدی،  اتابك سعدبن‌زنگی
همراهی این شاعران با دربار یكسان و همانند نبوده است، برخی چون منوچهری، معزی، یكسره تسلیم دربار و درباریان بوده‌اند و برخی چون سعدی تنها با دربار رفت و آمدی داشته‌اند تا از این راستا بتوانند امیر و پادشاه را به راه آرند و پند دهند.

۴- نام شعری گرفته شده از نام یا ویژگی پدران و اجداد

نام و لقب شاعر، تخلص او، تخلص به نام پدر یا اجداد یا ویژگی برتر آن ها
معین‌الدین علی‌بن نصیربن ابوالقاسم، قاسمی‌، قاسم به جدش ابوالقاسم
سید‌نظام‌الدین محمودبن حسن الحسنی، داعی، پدرانش همه داعی بوده‌اند
امیر فیروزكوهی سبزواری، شاهی، چون نسبتش به سربداران می‌پیوست و مذهب شیعه داشت 
كمال‌الدین شیرعلی، بنایی، اشتغال پدرش (استاد محمد سبز معمار) به بنایی و معماری بوده است
امیر‌مسعودبن سعدبن سلمان لاهوری، مسعود سعد، اضافه كردن اسم خود به پدر برای تخلص

۵- تخلص برخاسته از كار و حرفه ی شاعر

نام و لقب شاعر، تخلص او، كار و حرفه‌ای كه تخلص را از آن گرفته است
بابا فغانی شیرازی، سكاكی، كارد سازی (سكاكی)
قاضی امام ركن‌الدین محمدبن سعد، دعوی، اشتعال به قضاوت
نجم‌الدین محمد شروانی، فلكی، دست داشتن در نجوم و ستاره‌شناسی
قوامی رازی، خباز، خبازی (نانوایی)
شمس‌الدین محمدبن‌عبدالله نیشابوری، كاتبی، مكتب‌داری و خوش‌نویسی و رنگ‌آمیزی

٦- گرفتن تخلص از نام شاعر دیگر یا استاد و مراد

سید نظام‌الدین محمودبن حسن الحسنی. تخلص دوم خود «نظامی» را از نام نظامی گنجوی گرفته است. وی به پیروی از «خمسة نظامی». «مثنویات سته» را سروده است.
خواجه ارجاسب‌بن شیخ علی تهرانی. تخلص خود «امیدی» را از استادش «دوانی» گرفته است.
مولوی. تخلص دوم خود «شمس» را از همدم و مراد خود «شمس تبریزی» گرفته است.

۷- گونه‌هایی دیگری از گزینش تخلص

الف) تخلص گاه برخاسته از صفت خانوادگی شاعر است. شمس‌الشعرا كمال‌الدین كاشانی از خاندان محتشم و بازرگان بوده و بدین سبب خود را در شعر «محتشم» نامیده است.
ب) برخی. بخشی از نام و لقب خود را به‌عنوان تخلص برگزیده‌اند. از آن جمله «عبید‌الله زاكانی قزوینی». كه «عبید» را تخلص خود دانسته است.
پ) در میان شاعران نوپرداز. برخی حرف آغازین نامشان را به اختصار آورده و واژه‌ای دیگر هم بدان افزوده‌اند. مانند:
(م. امید) مهدی اخوان ثالث
(ه‌. ا. سایه) هوشنگ ابتهاج
(م. سرشك) دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی
(ا. بامداد) احمد شاملو
ت) برخی كوتاه شده ی  نام یا لقب خود را به حای تخلص به كار برده‌اند. هم‌چون: «دخو» كوتاه شده ی «دهخدا و دهخدو» و «بسحق» كوتاه شده ی «ابواسحاق» برای جمال‌الدین ابو اسحاق حلاج اطعمه ی شیرازی
ث) محمدحسین بهجت تبریزی برای گزینش نام شعر تفال به دیوان حافظ زد و در دو بار، پی‌درپی، «شهریار» را یافت و آن را نام شعری خویش قرار داد.
ج) فخرالدین حمزه طوسی اسفراینی كه در اسفراین زاده و در طوس زندگی كرده است. چون در ماه آذر زاده شده، تخلص خود را «آذری» دانسته و ‌آورده است.
چ) علی اشتری، از آن جا كه در ماجراجویی عاشقانه گرفتار آمد، «فرهاد» را برای تخلص برگزید.