داستان --  فاطمه صابری - پایه هفتم

یکی بود یکی نبود ،خانواده ای با وضعیت مالی متوسطی بود .

 پدرپیر، ژاکت کرم ،کت و شلوار قهوه ای وعصایی خردلی وکلاهی سیاه و کله ای کچل داشت. سن 

 او 70 سال . پسر هم موی و چشمی سیاه و لباسی خاکستری هم چون سرنوشتش تیره وتار.

پدر گفت: " ای پسر به جای مفت خوری ،بیا برو سربازی تا یک کمی آدم بشی . "

پسره هم یک هفته می رفت و نمی رفت ،هفته ی دوم جیم می شد،می آمد خانه ی خواهرش .

ادامه نوشته

موضوع انشا: ما آدم های باکلاس...


ما آدم های باکلاس خیلی باحال هستیم و هدفمان از زندگی فقط باکلاس بودن است...

تشنه وسط بیابان ولمان بکنند و یک لیوان آب گیر بیاوریم اول موهای سرمان را با آن مرتب می کنیم و اگر آبی باقی ماند چند قطره ای در گلو می چکانیم...حق هم داریم، مردن که خیلی بهتر از زندگی بی کلاس است...خیلی بیشتر از آنچه که همه ی ما آدم های باکلاس به ان اعتراف کنیم، رفتارهایمان در نتیجه ی میل درونیمان به تحتِ تاثیر قرار دادنِ دیگران شکل می گیرد و کلا با خود و زندگی برای خود بیگانه ایم، حالا زندگی برای فراخود و اهداف والایمان پیش کش!...

ما آدم های باکلاس کتابخانه هامان پر است از کتاب های فلسفی و عاشقانه و دراماتیک ...ما فقط با کلاس هار ا می خوانیم...از حکایت های فرانتس کافکا گرفته تا اشعار شاملو که شاملو شاعر خوبی بود و فقط شاعر خوبی بود...

ما آدم های باکلاس طرفدار هلند هستیم که هلند نارنجی می پوشد و رنگ نارنجی یاد آور انقلاب های گل و بلبل بشردوستانه در شرق اروپاست و آمستردام هم اسم بسیار باکلاسی است به جهت عرضه در کافی شاپ های باکلاس از برای دل ربودن و در کف گذاشتن سایر باکلاس ها و ترجیحا از جنس مخالف...

ما آدم های باکلاس برای ورزش حتما باید اسکی برویم و اسب سواری... و سرگرمی هامان هم کمتر از بولینگ و بیلیارد نباشد آنهم با یک بسته مارلبوروی آمریکایی در کنار میز همراه با یک فندک کنده کاری شده از صنایع ترئینی اسکاتلند...

ما آدم های باکلاس تحلیل گران بسیار خوبی هستیم و سیاست را ترجیحا به نفع خودمان و خوشایند اطرافیانمان نقد می کنیم...

ما آدم های باکلاس عاشق گرفتن سوتی های واژه ای از این و آن هستیم و اگر احیانا کسی در ادای یک اصطلاح فیس بوکی اشتباه کرد از خنده روده بر می شویم و بعد تا همان بریده گاه روده مان حظ می کنیم که چقدر باسوادیم...

ما آدم های باکلاس در حلقه های باکلاسیمان سنت های خودمان را توحش و تحجر و ارتجاع تحلیل میکنیم و در عین حال وقتی غش کردن هجده دختر در بدو ورود مایکل جکسون به دیسکو را در یک کلیپ می بینیم دلمان ضعف می کند و آنرا اوج عشق و احساس می نامیم...

ما آدم های باکلاس اتریش و اکراین می رویم با خانواده، و مو به مو ازبر می کنیم خاطرات تمدن آنها را تا چشم دوستان وطنی  را در آوریم...

ما آدم های باکلاس از جهان سوم متنفریم و مدام تلاش می کنیم ثابت کنیم کشور ما حتی از افغانستان هم عقب مانده تر است و با این سیستم مدیریت هیچ امیدی به پیشرفتش نیست...

ما آدم های باکلاس الان که این متن را می خوانیم ابدا به خودمان نمیگیریم و داریم به دیگر باکلاس ها فکر می کنیم و یا به باکلاس نماهایی که بهانه داده اند دستِ فریــــــاد...

انشایی با  آرایه تشخیص


من خشکم و بی رونق...خورشید بر گنبد آبی آسمان تکیه داده است و آفتاب ظهرینه اش داغ بر شن های من  نهاده...اینجا، مدتهاست که متروک است...سالهاست که هیچ کاروانی در من منزل نکرده است...نه جهازی بر ریگ های داغ دیده ام نشسته و نه اشتری شکم بر شن های نرم امن ساییده است...نه صدای دهلی که بشکند این سکوت مرگبار را و نه آواز چنگی که به رقص آورد قاصدک های در خاک خفته را...من مدتهاست که متروکم و آنچه باقی مانده، شور مبهمی است از آخرین اطراق یک کاروان...

 

      خورشید، سر بر بالین سرخ غروب نهاده است...آسمان، هنوز رخت سرمه گونش را به تن نکرده ...امشب در من شور و حالی دگر است...صدای همهمه ی کاروانی خسته از سفری دراز، مستی های فرو خفته ی مرا بیدار کرده است...قاصدکی نمانده که با نعل اسب ها، از خاک بر نخاسته باشد...اشتران خسته، هم بالین گون های خاک خورده ی بیابان اند و لبها می ستانند...همه جا خیمه ای برقرار است و بر هر خیمه ای، آتشی روشن!...کودکان کاروان، سر از پا نمی شناسند و خاک صحرا  را، با آسمان سرمه گونش یکی کرده اند...من سرمست از خنده های گاه به گاه دخترکان کاروانم که از "معشوق شدن"هایشان می گویند و بر هم فخرها می فروشند...کم کم کاروان را خوابی آرام در بر می گیرد و من نیز، مست از می شبانگاهی ا، هم بالین کاروانیان، به خوابی آرام فرو می روم...

     آه از سرخی شفقی که شب را به روز می رساند...تارهای زرد آفتاب بر پلک های مست من فرو می نشیند و فرارسیدن آفتابی سوزان را خبر می دهد...من ، چشم به امید کاروان می گشایم...به یکباره بر می خیزم و بر دامن پهن خویش خیره می شوم...ای وای!...کاروان دوشین اش، قصد منزلی دگر کرده است و پیش از آفتاب، بار سفر بسته...نه اشتری مانده و نه شیهه ی اسبی!...نه چنگی مانده و نه خیمه ای...آنچه به جا مانده، گون های نیم خورده ایست از بوسه های اشتران و آتشی که بر در هر خیمه ای به پا شده بود...داغ ظهرینه در پیش است و افزون بر آن، داغ آتش هایی که تنها یادگاران به جا مانده از کاروان دیشب اند...

رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل           از کاروان چه ماند جز آتشی به منزل؟!

 

خاطرات یک لنگه کفش

در ادامه بخوانید

ادامه نوشته

اگر..............

اگر نویسنده برپایه مشاهدات ، مطلبی بنویسد، می شود گزارش نویسی 

اگر برپایه تخیلات بنویسد،می شود نوشته های تخیلی 

اگر بر پایه اندیشه هایش بنویسد،می شود نوشته استدلالی ومقاله 

اگر بر پایه شوخی وخنده باشد ، می شود طنز 

اگر بر پایه .......باشد می شود ...............   لطفا شما ،  ادامه دهید. 

آموزش و تغییر شعر  ، در کلاس انشا


به دانش آموزان بگویید ، کلمه هایی را که زبر آن خط کشیده شده تغییر دهند وشعر دیگری بسرایند.

           یا این که شعرکتاب را روی تخته بنویسید وکم کم پاک کرده بابهترین  نظر بچه ها،

 کلمه های دیگری را جانشین آن کنید.مثلا:  شعر بهار را به زمستان یا... تغییر دهند. 

یک نمونه،در پایان خواهید دید.

روشن و گرم و زندگی پرداز

 آسمان مثل یك تبسم شد

هر چه سرما و هر چه دل سردی

پرزد آهسته از نظر گم شد

با نسیمی كه زندگی در اوست

باز چشم جوانه ای وا شد

بر درختی شكوفه ای خندید

در كتابی  بهار معنا شد

با بهاری كه می رسد از راه

سبز شو تازه شو بهاری شو

مثل یك شاخه گل جوانه بزن

مثل یك چشمه سار جاری شو

زندگی بر تو می زند لبخند

هست وقت شكفتنت امروز

بهتر از هر چه هست در دنیا

با خدا راز گفتنت امروز

........................................................................................................................
سردی وبرف و   بستر سرما           ابرها  مثل یک سیاهی  شد
هر چه گرما و هرچه دلگرمی          پر زد  آهسته از نظر  گم شد
با هوایی که بارشی در اوست        باز   چتر دختری         وا شد
روی پرچین     کلاغکی خندید          در حیاطی   تگرگ  معنا شد
با توفانی که می رسد از راه           یخ بزن ،بغض کن، خزانی شو
مثل یک تکه برف ،گوله بشو            مثل یک کوهسار   برفی شو
گل یخ   بر تو می کند اخمی           هست،وقت یخ بندی ات امروز
بهتر از هر چه هست در دنیا           زیر کرسی        رفتنت ،ا مروز 

برخی اشتباهات کتاب فارسی پایه هفتم

1-در صفحه 31 کتاب، درس سوم، واژه "استحکاماتی" تشدید ندارد.

2-در صفحه33 خط ششم به جای "متوجه شدی" باید "متوجه شدید" باشد.
3-صفحه 34 سطر دوازدهم به جای"نقل وقول" باید "نقل قول" نوشته شود.
4-صفحه 40 در کادر تشدید واژه "مصوب" باید روی حرف "و" باشد. ( مصوّب)
5-صفحه 60 درس ششم (علم زندگانی) دربیت سوم به جای "چشم" اول باید "پیش" نوشته شود.
6-صفحه 99 نکته ی دوم "که" درپایان مصراع اول بایدبه ابتدای مصراع دوم بیاید: که تو شیرمردی و من پیرزن
7-صفحه 117 " رستگاری" حذف شود.
8-صفحه 122 جمله " املا در دوره متوسطه اول شامل دو بخش است" حذف شود.

9-تصویر پشت جلد کتاب آرامگاه خیام است در صورتیکه باید آرامگاه "عطار" باشد

ایجاد انگیزه برای نوشتن در کودکان و نوجوانان


ایجاد انگیزه برای نوشتن در کودکان و نوجوانان

زبان دارای چهار عنصر است: شنیدن و خواندن، مهارت های دریافتی زبان و گفتن و نوشتن مهارت های بیانی زبان هستند و بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.
نوشتن، یعنی خلق سخن. اگر نویسنده سخن را بر پایه مشاهداتش بیافریند، گزارش نویسی کرده است، چنانچه بر پایه ی تخیلاتش بنویسد، تخیلی نوشته است، و اگر بر پایه اندیشه هایش باشد، نوشته اش استدلالی می شود و مقاله نام دارد.

چرا می خواهیم توانایی نوشتن کودکان را تقویت کنیم؟
چون برای درست اندیشیدن، جمع آوری تجربه های ذهنی و ترکیب آن ها، کودک باید بتواند بنویسد. در واقع نوشتن به شخص اندیشه می بخشد، اندیشه او را پویا می کند و شخصیتش را می پروراند. کودک هر لحظه که می اندیشد، جهان را کشف می کند.
فرد، لازم نیست نویسنده بشود، همین که بتواند با تقویت این مهارت بیانی، از آن برای انتقال اندیشه ها و احساسات خود به دیگران بهره بگیرد، کافی است.

برای توانمندی در نوشتن سه عامل لازم است:

ذهن پر: از یک ذهن خالی چیزی بیرون نمی آید. باید خواند و یاد گرفت. نویسندگی با خواندن ارتباط مستقیم دارد. باید کودک بخواند و بخواند و بخواند. فرهنگ خواندن و مطالعه، نوشتن را تقویت می کند. کتاب خواندن به طور جدی، خوب بیان کردن را تقویت می کند و این ها همه با هم پیوند دارند. خواندن پایه ی نوشتن است. فرهنگ خواندن و نوشتن باید به عنوان یک ارزش جدی در جامعه مطرح باشد.
فراهم آوردن امکان نگریستن و مشاهده ی دقیق (اندیشیدن)، از اندیشه های دیگران برخوردار شدن، ارتباط با طبیعت، بازدید از مراکز مختلف فرهنگی مانند موزه ها و....  سبب می شود تا کودک ذهنی پر و فعال داشته باشد.

تمرین کردن: هرگز کسی با خواندن کتاب راهنمای رانندگی، رانندگی خودرو را یاد نمی گیرد، بلکه باید بارها پشت فرمان خودرو بنشیند، دنده عوض کند، دستورها را عملی سازد تا بتواند رانندگی کند. هیچ کس با مطالعه کتاب راهنمای شنا، شناگر نمی شود بلکه باید بارها خود را به آب بسپارد تا در عمل شناکردن بیاموزد.
   نویسندگی هم فنّی است مانند فنون دیگر که باید در آن مهارت پیدا کرد. اگر بخواهیم در نوشتن توانا شویم، باید دفتری آماده کنیم، قلم به دست بگیریم و شروع به نوشتن کنیم. تمرین نوشتن عاملی است که به مرور آن را برای تان آسان می کند. پس بنویسید و بنویسید و بنویسید!

دانستن دستور زبان و آیین نگارش: اهمیت این مورد، از دومورد دیگر کم تر است. زیرا وقتی لازم بشود خودتان به دنبال یادگیری این مورد خواهید رفت و براین دانسته ها به مرور و بنا بر نیاز مسلط خواهید شد.

ایجاد انگیزه برای نوشتن:  
در نخستین گام، دفتری آماده کنید. در این دفتر کودکان بهترین نوشته های شان را خواهند نوشت و عکس خود را کنار آن خواهند چسباند. این کار انگیزه ی مناسبی برای نوشتن و تقویت نویسندگی است. زیرا کودکان تلاش می کنند نام شان به دفتر آموزگار راه یابد.

استفاده از تصویرها:
یک جعبه از تصویرها و عکس هایی را که از روزنامه ها چیده یا از جاهای دیگر جمع کرده اید، داشته باشید. می توانید نام این جعبه را "جعبه ی قصه ها" بگذارید. هر بار این جعبه را جلوی کودکان بگیرید و از هر کودک یا هر گروه بخواهید تصویرهایی از جعبه بردارند.هر چه مخاطبان در گروه سنی بالاتری باشند، شمار تصویرها بیش تر می شود و با ربط دادن آن ها داستان هایی بسازند و بنویسند.
از کودکان بخواهید "دفتر تصویر" درست کنند. هر تصویری را که دوست دارند در یک صفحه از دفتر بچسبانند و زیر تصویر احساس و فکرشان را، حتّی در حد یک واژه یا جمله بنویسند. پس از مدتی شمار جمله ها بهتر و بیش تر و واژگان پرمعناتر می شوند.
استفاده از کتاب های تصویری برای نوشتن: از کودکان بخواهید از روی تصویرها  داستان را بیان کنند. با پرسش و پاسخ، به آن ها در درک مفهوم تصویرها کمک کنید. سپس، از آن ها بخواهید داستان را بنویسند و یا برای هر دو صفحه تصویر، متن تهیه کنند.
کارت هایی که طراحی از شعرها یا حکایت های شاعران و نویسندگان است یا کارت هایی با موضوع یکسان مانند کتابخوانی یا داستان های مولوی را در اختیار کودکان قرار دهید و از آن ها بخواهید درباره ی یک یا چند کارت که به هم ارتباط می دهند، بنویسند و نوشته شان را بخوانند. بعد، شما شعر یا داستان اصلی را برای شان بخوانید.
می توانید تصویرهای یک کتاب، یا تصویرهایی  دلخواه را که رویدادی را بیان می کنند، زیراکس کنید و به دیوار بزنید. از کودکان بخواهید آن ها را تماشا کنند و درباره ی آن رویداد بنویسند.
می توان فقط یک تصویر در برابر دید کودکان قرار داد و از آن ها خواست آن را تفسیر کنند و درباره اش بنویسند.
از کودکان بخواهید نقاشی کنند. سپس درباره ی نقاشی های شان بنویسند.

استفاده از موسیقی:

  • یک موسیقی ملایم یا تند یا.... برای کودک پخش کنید. پیش تر بگویید خوب به موسیقی گوش کند. پس از پخش موسیقی از او بخواهید احساسات و افکارش را هنگام شنیدن موسیقی و پس از آن بنویسد.
  • با پخش یک موسیقی خیال انگیز، به کودکان کمک کنید تخیّل شان را گسترش دهند. نخست عضلات خود را شل کنند، نفس عمیق بکشند، چشم ها را ببندند و به ۲۰ سال بعد بروند یا به ۵ سال پیش. به منطقه ای زیبا بروند، به آسمان، روی ابرها و.... بعد دیده ها و شنیده ها و تصورات شان را بنویسند.
  • کاغذ رول روی زمین پهن کنید. کودکان را دور آن بنشانید. موسیقی ملایمی پخش کنید و از کودکان بخواهید هرکدام جلوی خودشان در حال شنیدن موسیقی خطوطی روی کاغذ بکشند. بعد یک موسیقی تند پخش کنید و از آن ها بخواهید باز همین کار را بکنند. سپس، از هر کودک بخواهید از خط هایی که جلویش کشیده است شکل هایی بیرون بیاورد، شاید موش، سیب، خرگوش، هویج، مسواک و.... به هر حال تنوعی از شکل ها.  سپس، آن ها را رنگ کنند و با ارتباط دادن شکل ها به هم، یک داستان بنویسند. اغلب، نوشته های جالبی از این کار در می آیند.

بلندخوانی:

  • بعد از خواندن قصّه های قومی، داستان های فانتزی و داستان های واقعگرا، می توانید از کودکان بخواهید داستان مورد علاقه خودشان را بنویسند. "خاله سوسکه "یا "شنگول و منگول "را با رویدادها و پایانی که خودشان دوست دارند بنویسند.
  • فکر خودشان را به کار بیندازند و پرسش هایی از قهرمانان داستان بکنند و برای پاسخ گفتن، روایت خود از قصّه را بنویسند.
  • در قسمتی از بلندخوانی توقف کنید و از کودکان بخواهید درمورد رویدادهای بعدی داستان و پایان احتمالی آن بیندیشند و بقیه ی داستان را خودشان بنویسند. فرصتی فراهم کنید که همه نوشته شان را بخوانند و بعد بقیه ی داستان را بلندخوانی کنید. کودکان از درست بودن بعضی پیش بینی¬های شان غرق لذّت می شوند و انگیزه ی قوی تری برای نوشتن پیدا می کنند.
  • از کودکان بخواهید احساسات و اندیشه هایی را که از شنیدن داستان دارند، بنویسند.
  • از آن ها بخواهید، بنویسند اگر جای فلان شخصیت داستان بودند، چه می کردند؟
  • نوشته های طنز بخوانید و سپس از آن ها بخواهید که به طور گروهی یک طنز بنویسند. از کودکان بخواهید داستان را از زبان شخصیت های دیگر بنویسند.

تحلیل عناصر داستان:

  • تحلیل عناصر داستان، انگیزه ی خوبی برای نوشتن ایجاد می کند. وقتی کودکان پیرنگ یک داستان را می نویسند یا شخصیت های آن را با توجه به مطالبی که خوانده اند تحلیل می کنند، برای نوشتن انگیزه دارند.
  • می توانیم از کودکان بخواهیم برشی از داستان را به شکل نمایشنامه درآورند. نقش هر کس نوشته شود و آن را اجرا کنند.

دریچه های آموزندگی:

  • کودکان را به طبیعت ببریم. درباره رود، کوه، درخت، جنگل، آسمان، گل و.... با آن ها گفت وگو کنیم و بخواهیم فکر کنند از هر کدام از این¬ها چه چیز می آموزند. اگر این کار را گروهی انجام دهند، بهتر است. کودک رفته رفته می آموزد که درباره سودها و ویژگیهای هر چیز فکر کند. دریچه آموزندگی فقط طبیعت نیست، همه چیز میتواند باشد، مانند یک مداد، میز، دیوار، فرش و....
  • سپس از آن ها بخواهید جمله هایی مانند جمله ی زیر را کامل کنند:  

              مثل ..... باش چون..................................

بازدیدها و مشاهده ها:

  • دیدار از کتابخانه، موزه، نمایشگاه یا حتّی یک محیط ساختمانی می تواند به کودکان برای نوشتن انگیزه بدهد. این که به کودکان بگویید امتیاز نوشته تان در ریز دیدن است پس چیزهایی را که دیگران ندیده اند، ببینید، کمی از واقعیت وارد خیال شدن و کوتاه تر نوشتن است و آن ها را به دقت بیش تر وا می دارد. در این مورد می توان به آن ها تمرین داد، به جای جمله ی" آجر افتاد"، می توان گفت "آجر دلش نمی خواست بالا برود، پس خودش را به زمین پرت کرد".

استفاده از چیزهای روزمره:

  • از کودکان بخواهید درباره ی اشیای ملموس بنویسند، مثلاً گلدان گوشه ی کلاس یا تخته سیاه یا کاغذ پاره¬ای که وسط کلاس افتاده است.
  • چیزهای متفاوت در دیدرس کودکان قرار دهید و از آن ها بخواهید شباهت ها و تفاوت های آن ها را بنویسند.  
  • موضوعی طرح کنید، مانند یک قانون مدرسه یا نشست کتابخوانی و از آن ها بخواهید به طور گروهی نقاط ضعف و قوّت آن را بنویسند.
  • از آن ها بخواهید پابرهنه روی چمن ها راه بروند، دراز بکشند و به شرشر آب، خواندن پرندگان، صدای باران و.... گوش بسپارند. لحظه ای بیندیشند و بعد درباره احساس شان بنویسند.
  • پرسشگری درباره یک موضوع: هر گروه، پرسش هایی درباره یک موضوع طرح کنند، پاسخ آن ها را کنار هم بنویسند. احتمالاً جابه جا کنند و متن شان را درباره موضوع بخوانند.
  • دستور تهیّه ی یک غذا، شیرینی یا کاردستی را بنویسند.
  • درباره ی یک روز مطلوب در مدرسه بنویسند.
  • در مورد یک موضوع اطلاعات جمع کنند.
  • آن چه را در راه مدرسه می بینند، بنویسند.
  • موضوع "همسایه های ما" انگیزه ی خوبی برای نوشتن است. کودکان و به ویژه نوجوانان، چیزهایی از همسایه¬های شان در ذهن دارند که از بازگوکردن آن لذّت می برند.
  • سرگذشت کسی را که در فامیل شان به او احترام می گذارند، بنویسند.

خواندن شعر:

  • خواندن شعر می تواند انگیزه ی خوبی برای نوشتن باشد. نوشتن صفت یا صفت ها برای یک اسم، کنش برای آن، واژه های هم وزن و هماهنگ، انگیزه ی خوبی برای نوشتن ایجاد می کند.
  • کارگاه شعر سرایی داشته باشید. به کودکان بیاموزید که شعر گفتن کار سختی نیست.
  • شعر را با احساس و بلند بخوانید و از کودکان بخواهید احساس و اندیشه ی خود را درباره ی آن بنویسند.
  • شعری در اختیار کودکان قرار دهید تا حسّی را که از خواندن آن پیدا می کنند، بنویسند.
  • یک شعر روایی را به شکل داستان به نثر نوشتن، معمولاً انگیزه ی خوبی برای نوشتن است.

اجرای برنامه صندلی داغ:
•    برای آشنا شدن دانش آموزان با نویسندگان، شاعران، هنرمندان و دانشمندان، یک نفر نقش او را به عهده می گیرد و اطلاعات لازم درباره آن شخصیت را گردآوری می کند و می نویسد. دانش آموزان که از جلسه پیش در جریان  این برنامه قرار گرفته اند، پرسش های خود را از او می کنند. در پایان جلسه، با استفاده از پرسش ها و پاسخ ها، درباره ی آن شخصیت می نویسند.

خاطره نویسی:
در یک نشست، کودکان را در حالتی کاملاً آزاد و راحت با چشم های بسته، به دوران گذشته ی زندگی شان می بریم: نخستین روزی که به مهدکودک رفتند، خاطرات پیش از دبستان، نخستین روز دبستان، خاطرات دبستان و.... از آن ها می خواهیم دورترین خاطره ی خود را به یاد آورند و بنویسند. نوشته های شان را مرتب کنید و در یک جلسه ی کتابسازی، کتاب "خاطرات من" را بنویسید.
نظرشان را در مورد خودشان بنویسند. ویژگی های جسمی و روحی خود را روی کاغذ بیاورند.
اگر خاطره بدی دارند، دل شان می خواست آن خاطره چگونه باشد، تا خوش شان بیاید.
از پدر و مادر، دوستان و دیگر آشنایان بخواهید خاطراتی را که از کودکی آن ها دارند، نقل کنند و خودشان بنویسند.
از پدر و مادر، خواهر یا برادرشان بخواهند نظرشان را درمورد آن ها بگویند.

احساسات و اندیشه ها:

  • بنویسند چه چیزهایی را دوست دارند؟ از چه چیزهایی بدشان می آید؟ دل شان می خواهد پدر، مادر یا خواهر و برادرشان چگونه بودند؟ چه برنامه هایی را دوست دارند؟
  • اگر دو روز بیکار باشند، دوست دارند چه کار کنند؟
  • اگر یک روز آموزگار یا مدیر کلاس باشند، چه می کنند؟
  • نامه ای به خدا بنویسند، چه آرزوهایی دارند؟
  • خودشان را در بیست سال دیگر مجسّم کنند. کجا هستند؟ چه می کنند؟ سرگرمی ها و دلخوشی های شان چیست؟ راضی هستند یا نه؟

ایجاد فرصت برای گسترش تخیّل:

  • "جان بخشی" به اشیا یکی دیگر از انگیزه های نوشتن است.
  • از کودکان بخواهید فکر کنند وقتی از کلاس بیرون بروند، میز یا صندلی یا تخته سیاه چه می گویند؟ درباره اش بنویسند.
  • گفت وگوهایی بین مردم دو زمان مختلف بنویسند.
  • از کودکان بخواهید با بازیافت، یک کاردستی به دلخواه خود درست کنند و سپس داستانی واقعی یا تخیلی بنویسند درباره ی "آن چه من ساخته ام"
  • آموزش آرایه های ادبی و تمرین روی آن ها انگیزه برای نوشتن ایجاد می کند. کارهای دیگری هم می توان انجام داد، همچون نوشتن مطالب مورد نیاز درباره یک موضوع با استفاده از فرهنگنامه و واژه نامه.
  • از کودکان بخواهید از کتاب های موجود در خانه شان فهرست برداری کنند. به اخبار گوش کنند و مهم ترین آن ها را بنویسند.
  • نوشتن مقصود نویسنده یک کتاب، شایستگی نویسنده، جذابیّت و کشش داستان او، مفید و درست بودن محتوا و....  آن را نقد کنند.
  • با عبارتی مثل "من توانایی هایی دارم که...." از کودک بخواهید یک بند آن را ادامه دهد.
  • بعضی بازی ها نیز برای نوشتن انگیزه ایجاد می کنند.
  • از کودکان بخواهید به شکل گروهی، ویژگی های گروه سنی خودشان را بنویسند.

برای موثّرتر بودن تمرین های نوشتن، به موارد زیر توجّه کنید:

  • اگر نوشتن فردی است، اجازه ندهید با همدیگر مشاوره کنند.
  • اگر یک گروه باید بنویسند، فرصت مشاوره با هم را به گروه بدهید.
  • برای کودکان، هنگام نوشتن، فضای آرام و تمرکزدهنده به وجود بیاورید.
  • حتماً به هر کودک یا گروه فرصت بدهید نوشته اش را بخواند. خود این کار برای نوشتن ایجاد انگیزه می کند.
  • وقتی کودکی نوشته اش را می خواند، به او آموزش ندهید. نکاتی را که می خواهید به کودکان بیاموزید در جلسه دیگری بدون ارتباط با نوشته افراد آموزش دهید.
  • توجّه داشته باشید که هنگام خواندن نوشته ها، همه به هم گوش بدهند.
  • توجّه داشته باشید که در نوشتن، جرئت قلم روی کاغذ گذاشتن بسیار مهّم تر از درست نوشتن است. پس ایراد نگیرید و همه را تشویق کنید.

 بخش معرفی کتاب در زمینه شعر وقصه :


1-    یاد داشت هایی درباره قصه نویسی ونمایشنامه نویسی – محسن مخملباف

2-  سخنی درباره ادبیات کودکان ونوجوانان  - محمود حکیمی—دفتر نشر فرهنگ اسلامی

3-  عناصر داستان – جمال میر صادقی 

4-   اشاره کامل – جان راس – موضوع کتاب : اهمیت قصه در زندگی ما

5-   دنیای قصه گویی – آنا پلو وسکی—مترجم: محمد ابراهیم اقلیدی –انتشارات سروش

6-   راهنمای قصه گویی – آنا پلووسکی -مجموعه قصه های جالب وراهنمایی های مفید درباره نقل آنها برای نوجوانان

7-  قصه گویی در خانه وخانواده – آنا پلووسکی—ترجمه : مصطفی رحماندوست—انتشارات مدرسه

8- ارزیابی کتابهای کودکان در کشورهای رو به رشد –آنا پلووسکی—ترجمه: امیر فرهمند پور –انتشارات سروش

9-   ادبیات کودکان –دکتر علی اکبر شعاری نژاد –انتشارات اطلاعات

10-   نکاتی درباره ادبیات کودکان –شورای کتاب کودک

11-   گذری در ادبیات کودکان –لیلی ایمن وهمکاران

12-   داستان داستان ها – دکتر محمد علی اسلامی –انتشارات توس

13-   قصه نویسی – دکتر رضا براهنی – انتشارات اشرفی

14-   داستان نویسی در ایران –دکتر ذبیح الله صفا

15-   کتاب روش تحلیل ساختاری داستان –میشل کويی پرس – ترجمه:احمد کریمی حکاک

16-   فن شعر—ارسطو—ترجمه:دکتر عبد الحسین زرین کوب

17-   نگاهی به ادبیات کودکان قبل وبعد از انقلاب –رضا رهگذر –جلد اول—تهران—حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی

18-   کودکان وادبیات رسمی ایران –صدیقه هاشمی نسب –تهران- انتشارات سروش

19-   قصه گویی ، اهمیت وراه ورسم آن –مصطفی رحمان دوست—تهران--- انتشارات رشد

20-   کتاب 39 مقاله درباره ادبیات کودکان – تنظیم کننده :آتش جعفر نژاد – شورای کتاب کودک

21-   قصه گویی ونمایش خلاق –دیویی—چمبرز—مترجم:ثریا قزل ایاغ

22-   هنر وفن قصه گویی –الین گرین (استاد یار قصه گویی در دانشگاه) –مترجم:طاهره آدینه پور

23-   قصه خوانی خانوادگی—دنی تیلر

24-   فنون وگنجینه قصه گویی برای نوجوانان –گیل دوس

25-   هنر قصه گو—مری شدلاک

26-   باز هم قصه بگو –باب بارتن

27-   قصه گویی یک هنر قومی—روث سایر

28-   خوب است  !بد است !----مر جری کویلر طبقه بندی قصه های ایرانی –اولریش مار زلف—ترجمه: کیکاووس جهانداری –انتشارات سروش

29-   تاریخچه قصه وکاربرد آن

30-   قصه گویی 6—کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان

31-   کاربردهای افسون –دکتر برونوبتلهایم—ترجمه:دکتر کاظم شیوارضوی—شیراز 1369

32-   پژوهشی درباره نقش دینی و اجتماعی قصه خوانان در تاریخ اسلام وایران –رسول جعفریان

33-   شناخت اساطیر ایران براساس طومار نقالان –جابر عناصری –انتشارات سروش

34-   ورودی به قلمرو شبه عروسک ها ونمایش های عروسکی – بهروز غریب پور –کانون پرورش فکری

35-   ازوپ در کلاس درس –ایرج جهانشاهی –انتشارات فاطمی

36-   نقش هنر در آموزش وپرورش وبهداشت روانی کودکان ---علی میرزا بیگی –انتشارات مدرسه

37-   هنر چیست ؟ --ليون تولستوی –ترجمه:کاوه دهگان –تهران –انتشارات امیر کبیر

38-   هنر وواقعیت—عبد العلی دستغیب –تهران –مرکز نشر سپهر

39-   عقاید ورسوم مردم خراسان –ابراهیم شکورزاده—چاپ دوم – تهران –انتشارات سروش- 1363

40-   نمایش عروسکی گام به گام –بهروز غریب پور – تهران—کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان

41-   لالالالا،گل لاله –انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان – 1369

42-   شعر وموسیقی وساز وآواز در ادبیات فارسی –ابو تراب رازانی

43-   موسیقی—آرون کوپلند –ترجمه :مهدی فروغ

44-   کودکان قصه می گویند ( راهنمای تدریس)—مارتا همیلتون –میچ ویس

45-   کودکان در مقام قصه گو –کری ملن

46-   کتاب مجموعه آموزشی روزنه جلد اول ودوم

47-   روش قصه گو –خانم روث سایر (قصه گوی مشهور آمریکایی)

48-   هنر قصه چویی خلاق –جک زایپس—مینو پرنیانی –انتشارات رشد

49-   کارگاه داستان –محمد رضا یوسفی –کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان

50-   دوازده هزار مثل فارسی – دکتر ابراهیم شکورزاده –انتشارات آستان قدس رضوی  1380

51-   بچه ها هم می توانند قصه بسازند –اسماعیل همتی

52-   فن نمایشنامه  نویسی –لاجوس اگری   و  ترجمه فارسی هم دارد.

53-   رز طلایی  از کنستا نتین یایو ستوفسکی ( شاهکاری در زمینه داستان نویسی است)

54-   قصه روان شناختی نو  از    له اون ایدل

55-   درس هایی در داستان نویسی   از    لیونارد بیشاب

56-   ساختار وتاویل متن  از  بابک احمد 

57-   ادبیات کودکان ونوجوانان (ویژه مراکز تربیت معلم)—مصطفی رحماندوست