زندگی بازبان ریاضی برگرفته از وبلاگ یک همکار

زندگی و ریاضی

بیاییم زاویه دیدخود را عوض کرده واز گوشه خود بینی خارج شویم . به شعاع بی نهایت نیمنگاهی بیندازیم " دایره هستی بزرگتر از اینهاست که ما در آن جمع شده ایم قطر دایره هستی رااندازه نیست .شش گوشه دلمان امن باشد که خدا به نسبتمعرفت همه چیز را تقسیم کرده است . دعا کنیم زیر خط فقر باقی بمانیم ولی از خط راست خارج نشویم . خدا کند حجم ظرفیتمان آنقدر باشد که بتوانیم حداقل یک شعاع از انوار خورشید را در آن جمع کنیم . در زیر مجموعه هستی هر کسسهمی دارد خدا کند به اندازه سهم خود تمنا داشته باشیم . منفی بافی را کنار گذاشته و خاطر جمعباشیم که لطف خدا بی نهایت است . خدا کند دفتر حساب زندگیمان  صحیح و بی غلط باشد تا حداقلصورت مسئله زندگیمان را خودمان بتوانیم بخوانیم . خدا کند توان رویا رویی با محاسبه اش را داشته باشیم و با قامتی قائم واستوار در محکمه اش حاضر شویم .  

مصطفی جهانمردی   شهرضا

انشا با زبان ریاضی

خدایا! شکر که تو را حدی برایت متصور نیست. سپاس تو را که بی نهایت مهربانی و بی شمار پاک .

خدایا! حمد و سپاس از آن توست که محیطی بر تمام عالم و تو تکیه گاهی بر تمام موجودات.

خداوندا! بنده ای هستم سراپا تقصیر که وجودم بر محور حیات در محاصره پیکانهای شیاطین است.

خدایا! دستم را بگیر که من کسری از توأم و وجودم از آن توست و همه مرا به نام تو می شناسند که من مشتقی از حد بی انتهای توام.
پروردگارا! ببخشای مرا آن لحظه که من بر عمودی غیر از تو تکیه می کنم و همه ستون ها ناپایدارند وقتی تو نباشی. بارالها! نمی خواهم فقط محیط زندگی ام از نام و یاد تو پر شود که من طالب آنم که مساحت وجودم از تو پر شود. معبودا! تو آن قدر گویایی که من از وصف تو ناتوانم بند بند وجودم از شعاع نور توست که گرم و روشن می شود. من می خواهم به تو برسم بدون آنکه لحظه ای بیم تقسیم و تردید داشته باشم.
الها! قلبم از فرآورده هایی انباشته شده که گاه تراکمی از نادرست هاست.
خدایا! من چون مثلثی هستم که می خواهم زاویه کارهایم قایم به وتری باشد که نام تو بر تارک آن نقش بسته باشد.
خدایا! می خواهم از ۱۰۰ درصد زندگی تو آن را پرکنی وقتی تقسیم می کنند تو باشی وقتی جمع می شوم تو شوی و آن گاه که مرا ضرب می کنند حاصل آن تو یعنی بی نهایت باشی اما مباد آن لحظه که منهای تو باشم.
خداوندا! آن روز را برسان که روح و جسم در تقارن هم و در موازی دستورات تو باشد.
بارالها! در روز معاد ترازوی اعمال مرا آن سان کن که کفه خوبی هایش ولو به ذره ای سنگین تر از اعمال ناشایستم باشد.
پروردگارا! مرا کمک کن، قلبم و جانم آن قدر وسیع شود که هکتار هکتار آن را بذر دوستی بکارم و مهربانی درو کنم.
خداوندا! تمام اعمال نیکم را به توان (n) برسان و آنها را هدیه می کنم به مساحت ۸+۶ تنی که گل وجودم از آنها سرشته شده است.
بارالها! ۱۰۳*(۲*۶۲) صلوات بر ۳-۸ نور مقدسی که آدم به نام آنها توبه نمود.
خدایا مرا ببخشای و در دایره زندگی مرا حیران خودت کن!

پیشنهادات من در زمینه قصه گویی وقصه نویسی

1-برگزاری کارگاه های آموزشی قصه گویی وقصه نویسی وانشا نویسی 

2-برگزاری کلاسهای آموزش ضمن خدمت در این زمینه که جذابیت ویژه خود را دارد .

3-درس قصه گویی می تواند جزو خدمات کتابخانه ای باشد وتوسط کتابداران محترم در ساعات خاصی برای

کودکان ونوجوانان اجرا گردد. 

4-شرکت در انجمن ادبی قصه وشعر 

5-برگزاری جشنواره قصه گویی وقصه نویسی از طرف مدرسه یا اداره

6-ایجاد شبکه قصه وشعردر یکی از رسانه ها 

7-رادیو مدرسه با صحبت با دانش آموزان وپخش شعر وقصه  در ساعات تفریح

8-ایجاد بانک شعر وقصه در کلاس یا آموزشگاه تا هر دانش آموز قصه یا شعری از خانواده ی خودش به این بانک

بسپارد وشعر یا قصه دیگری به امانت بگیرد وبه خانه ببرد. 

9-داشتن قصه گوهای سیار که اداره می تواند معلم های مازاد در مدارس را برای این کار به خدمت گرفته وبا

برنامه ریزی خوب روانه مدارس کند تا در کلاس های بی معلم قصه گویی کرده وشعر خوانی کنند وقت این گونه

دبیران ودانش آموزان نیز به هدر نخواهد رفت. 

10-موزه های هنر تاکید خود را از جمع آوری برتربیت انتقال دهند وبا قصه گویی ابزار پر قدرت پیوند را بین زبان واژه

ها وزبان تصورات تبدیل کنند و می توانند یک روز قصه گویی را به موضوع یک اثر در مجموعه شان اختصاص دهند. 

در این صورت بازدید کننده های بیشتری هم خواهند داشت. چنان چه شخصی در موزه حضور ندارد خود دبیر می

تواند این توانمندی را در خود ایجاد کند وبازدید ها را لذت بخش تر نماید. 

11-مدارس نیاز به متحول کردن پیوسته خود در حیطه های فرهنگی دارند مثلا برنامه ی درسی را با قصه گویی

ترکیب کنند وبه ابتکارات دبیران مختلف در این زمینه توجه شود. قصه ها وروایت ها در عین لذت وانگیزه ،درک

ویادگیری را به طرز شگفت آوری ،آسان می کنند. برایان ریچارد سون می گوید:

قصه گویی ابزار اصلی دانش بشری است.

12- بهتر است هر مشاور و روان شناس ومعلمی با انواع قصه آشنایی داشته باشد ودر صورت لزوم با گفتن قصه

هایی خلاق به مراجعان بازنده ی خود کمک کند تا در جاده ی گم شده ی برنده بودن ،قدم بگذارند. 

تبریک مهر ماه

تا درون نیمکت جا می شدیم              ما پر از تصمیم کبری می شدیم 

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود               جمع بودن بود و تفریقی نبود

کاش می شد باز کوچک می شدیم      لااقل یک روز کودک می شدیم 

مهر برهمه ی بچه مدرسه ای های قدیمی مبارک.