اولین شعرهای دانش اموزان
انیس کنج تنهایی لباس است فروغ صبح زیبایی لباس است
بودباناز وعشوه این لباس ها زاین مد ،بخشدت هردم نگاه ها
درونش همچو ژورنال ،ازمدل پر به قیمت هرمدل ،دنیایی ازدر
به صورت ها مدرن ونو بباشد هزاران پز به همراهش نماید
گهی باچهره همخوانی بدارد گهی ازدوستان عاریه گیرد
گهی ازآن نمایش ،الگو بیارد گه ازدیگر مدل ها ،اخباررساند
به هریک زین مدل ها چون نهی گوش مکن از آخرت هم تو فراموش
شاعر=محدثه ثروت دوم راهنمایی
...........................................................................
دکانهایی چه شلوغ
کفش هایی چه قشنگ
من دراین پاساژها پی چی می گشتم
پی جورابی شاید پی شلواری ، شالی
درپاساژ،ماندم صدایی آمد گوش می دادم
چه کسی مرا پیج می کرد
گشت زدم ، مغازه ای سرراه
کنار ویترینی
درراباز کردم جلورفتم
دست هایم درجیب من چه ولخرجم امروز
وچه اندازه تنم می خارد
نکند دوستانم سررسند ازپس بی پولی
چه کسی خواند مرا؟
عصر یخبندان است ، عصرتحریم است
پول هست کارت هست کارتخوان هست
آری ،تاجیب پدرهست زندگی بایدکرد
درکیف من چیزی است مثل یک عابربانک
وچنان خوشحالم که دلم می خواهد
پا بکوبم تو پاساژ
فریاد بزنم تو پاساژ
شاعر =محدثه خانی
براساس شعرسهراب سپهری درکتاب فارسی پایه سوم