کاریکلماتور نویسی: یعنی کاریکاتوری که با کلمات به ثبت می رسد.

1-بادکنک یک سوزن به خودش زد ولی فرصت نکرد یک جوالدوز به دیگران بزند.

2-خاطراتم بین ورق های آلبوم زندانی اند.

3-تصمیم گرفت رژیم بگیرد رژیم اورا گرفت.

4-بیچاره ابری که ناخواسته بارور شود.   

5--پرنده مي داند كه گربه براي چيدن ميوه از درخت بالا نمي رود.

6- سوراخ موش،روزنه ي اميد گربه مي باشد.

7- آخرين برف،كفن زمستان است.

8- حاصل جمع دستها مي تواند كره ي خاكي را از روي زمين بردارد.

9- حاصل جمع پاها ،مطمئن ترين وسيله براي رسيدن به مقصد است.

10- به عقيده گربه،خوشمزه ترين ميوه درخت،پرنده است.

11-اگر برف مي دانست كره ي خاكي اينقدر كثيف است ،هنگام فرود آمدن

لباس سفيد نمي پوشيد.

12-به گل های قالی آب دادم. آبیاری قطره ای وشبانه.

13-وقتي پاهايم اختلاف عقيده پيدا مي كنند ،بر سر دوراهي قرار مي گيرم.

14-عمر پاييز، صرف پر پر كردن گلها مي شود.

15-پرواز،فرصت نمي دهد كه گربه از درخت،پرنده بچيند.

16-گربه پرتوقع انتظار دارد ،موش به خودش سس گوجه فرنگي بزند.

17-قفس خالي را به اندازه همه پرندگان دوست دارم.

18-درد را از هر سو نوشتند درد شد .

19- از بیم طلوع خورشید، موهای شب یکپارچه سفید شد .

20- با مرگ مغزی افکارش یتیم شد .

21- باد خیال، حواسم را ربود.

22- بعضی از آدم ها قبل از اتمام تاریخ مصرفشان فاسد می شوند.

23- صدای عشق را پشت نگاهش غافلگیر کرد.

24- روی ماهت را گرفته بودی ،نماز آیات خواندم.

25- پایانه ،جان می دهد برای آغاز سفر.

26- برف ،درخت را سر به زیر کرد.

27- ابرهای پاره پاره نشان دهنده آن است که در آسمان هم فقر وجود دارد.

28- سرش که سوت کشید قطار ایستاد.

29- آسمان زیباست اما نباید بیش از حد سر به هوا بود .

30- به قدری شکمو بود که حرف هایش را هم می خورد .

31- زندگی یعنی سوخت و ساخت و پاخت و نباید باخت .

32- حرف های خام به مغزم صدمه می زند .

33- از تنفر متنفرم .

34- تنها پشت گرمی اش آفتاب داغ بود .

35- با پای لنگ و دلی غمگین هیچ وقت به شادی نمی رسیم .

36- در مواقع بیکاری مشغول قتل عام ایام هستم .

37- هیچ کس گرسنه نیست همه روزی چند وعده گول می خورند . 

38- برای رسیدن به هدف باید رسیده شد.

39- از گرمي صدايش، گوشي تلفن داغ شد.

40- فردا اولين روز از بقيه عمر ماست.

41- براي روشن کردن منظورش همه چيز را به آتش کشيد.

42- رشته سخن را به دست گرفت و کلاهي نو براي مردم بافت.

43-  فقط آدم پرحرف سکوت ذخيره مي کند.

44- امروز همان راه حل هاي ديروز است.

45- وقتی از چشمم افتاد دست و پایش زخمی شد .

46- خنده ، اسلحه ای بزرگ در جنگ زندگی است .

47- بهترین و راحت ترین جا برای زندگی ، زندگی در رویاست .

48- بچه های فقیر، فقط در زنگ انشاء به کنار دریا می روند.

49- هر داغی، سردمی شود اما هیچ پخته ای خام نخواهد شد.

50- بعضی از کشور ها وسایل ارتباط جمعی دارند و بعضی وسایل اغفال جمعی.

51- فریاد کشیدنی است ، اما کمتر وزن می شود .

52- بعضی ها به عرض زندگی فکر می کنند و بعضی ها به طول آن .

53- سر شناس تر از آرایشگرها کسی را نمی شناسم .

54- همیشه درست می گویم اما نمی دانم چرا حق با دیگران است .