قدرت تخیل دانش آموزان ،همیشه مرا به هیجان می آوردو با خود فکر می کردم همکاری بیشتری با آنها خواهم کرد تا پی ببرم چگونه بدیهه گویی آنان ،می تواند باعث رشد استعدادهای خلاق آنان شود . من نوشته های آنان را جمع آوری کرده و در سال های بعد به عنوان نمونه کار ،برای دیگر دانش آموزان می خوانم.
وقتی به بچه ها می گویم داستان ها را تغییردهند ،شاهد هستم که چگونه آنان ،این قصه ها را متناسب با جهان خود از نو می سازند
چگونه یک داستان بنویسیم؟
همه می دانند که نوشتن یک
داستان،کاری راحت و ساده نیست.داستان کوتاه،همانند نمایشنامه و شعر،نوعی از
ادبیات تخیلی است که باید بر احساسات خوانندگان تاثیر بگذارد. ازآنجا که داستان
کوتاه،حاکی از تفسیر نویسنده از واقعیت است، باید به گونه ای هنری از زبان استفاده
کند که بر تجربیات بشری دلالت کند. چگونه یک داستان کوتاه عالی بنویسیم؟ چه نکاتی
را باید در خاطر داشته باشیم تا داستان کوتاه خوبی بنویسیم؟ اینجا یک راهنمای سریع ،برای پاسخ
گفتن به پرسش ها ارائه می شود:
1- بخوانید
خواندن برای هر کسی که می خواهد
بنویسد، ضروری ست. برای نوشتن یک داستان کوتاه خوب، باید در ابتدا داستان های
کوتاه دیگران را بخوانید. خواندن نه تنها انگیزه و الهام لازم برای نوشتن
داستانتان را به شما می دهد، بلکه به شما می آموزد چگونه دیگر نویسندگان بر
خواننده تاثیر می گذارند و همچنین یاد می گیرید که از سبک های آن نویسنده ها به
عنوان پایه ای برای خلق سبک و تاثیر متعلق به خودتان استفاده کنید.
تکلیف: داستان هایی را که تاکنون خوانده اید نام
ببرید.
2- الهام بگیرید
یک نویسنده باتجربه و حرفه ای
،نیازی به الهام ندارد.چون افکار او به طور طبیعی ،روان می شود و کافی است که آنها را
در کلمات تعبیه کرده و روی کاغذ پیاده کند. اما نویسنده های تازه کار ،باید الهامی
داشته باشند .چون نه تنها داشتن الهام به شما کمک می کند که اولین پاراگرافتان را
بنویسید .بلکه شما را یاری می دهد تا انتها پیش روید. الهامتان ممکن است به شکل یک
شیئ باشد؛ یک شخص خاص یا رویدادی که نمی توانید فراموشش کنید.
3- داستانتان را در ذهن مجسم کنید
به چیزی فکر کنید که می خواهید
درباره اش با خوانندگانتان حرف بزنید. فرض کنید می خواهید داستانی درباره دو نفر
که عاشق هم می شوند، تعریف کنید. آن دو چگونه افرادی هستند؟ چه چیزِ آنها برایتان
جالب است که می خواهید به خونندگانتان منتقل کنید؟ روی این موضوع تمرکز کنید و به
موضوعات دیگری که می خواهید به این زوج پیوند دهید، فکر کنید. فرض کنید والدین
دختر موافقِ رابطه آنها نیستند. خود این والدین چگونه آدم هایی هستند؟ برای
اینکه آن دو را از عشق شان منصرف کنند، چه کار می کنند؟ پاسخ به این سوالات ممکن
است علامت خوبی برای آغاز داستانتان باشد. شما از اینجاست که باید اندیشه ای
درباره آنچه خواهید نوشت، فراهم کنید.
دبیر باید به موضوع یابی ،یافتن سوژه ی مناسب ، به
دانش آموزان کمک کند.
اگر موضوع داستان ابتکاری وخلاقانه و به روز
ومتناسب با گروه سنی مخاطب داستان باشد،کلید موفقیت اولیه روشن شده است.
4- صحنه ها را بچینید
برای آنکه نوشته یتان با
رویدادهای از پیش اندیشیده شده داستانتان ،هماهنگ باشد، ترسیم صحنه های داستانتان
در یک کاغذ دیگر بسیار مفید است. شخصیت های احتمالی و رویدادهای اصلی داستانتان را
ردیف کنید. لازم نیست این لیست شامل جزئیات زیادی از شخصیت ها و اتفاقات باشد
چراکه قرار است این فهرست،فقط طرحی باشد از آنچه داستانتان به نظر خواهد رسید.
5- زاویه دیدتان را انتخاب کنید.
اینکه داستان از زبان چه کسی و
چگونه تعریف می شود، برای یک داستان کوتاه بسیار مهم است. این نظرگاه به شدت حس و
حال داستان را تغییر می دهد. به همین خاطر قبل از اینکه زاویه دیدی را که در
داستان به کار خواهید گرفت انتخاب کنید، به دقت فکر کنید. ولی هر زاویه دیدی را
که در این مرحله انتخاب می کنید، تا پایان داستان باید به آن پایبند باشید و
تغییرش ندهید.
اغلب خود داستان به ضرورت ذاتش ، زاویه دیدی را
به نویسنده تحمیل می کند.یا نویسنده به نسبت توانمندی ها ودانش هنری خویش ، نوعی
زاویه دید را برای اثرش انتخاب می کند.
زاویه دید به نوعی از روایت گفته می شود که
نویسنده از آن طریق می خواهد قصه اش را پیش ببردو نویسندگان ،معمولا از زاویه دید
سوم شخص و اول شخص ،استفاده می کنند.اما گاهی نویسندگانی زاویه دوم شخص را هم به
کار می برند.
در زاویه دید اول شخص ،دست نویسنده برای ارائه افکار واحساساتش بازتر است.
در زاویه دید دوم شخص ،خواننده در جای جای اثر
،حضور شخصیت داستان را در برابر افکار خود احساس می کند.گویا با او در برابر یک
آینه حرف می زندوالبته به تجربه وتوان هنرمندانه ای نیاز دارد.زیرا خواننده را
به گونه ای خاص به دایره داستان می کشاند.اما با اثر آن گونه همذات پنداری نمی
کند که در زاویه دیدهای دیگر.
در زاویه دید سوم شخص ،همه ی شخصیت ها مانند عروسک
های خیمه شب بازی با دست توانای نویسنده به بازی در می آیند.
تکلیف: اگر داستانی با زاویه دید اول شخص ،نوشته
اید به زاویه دید سوم شخص برگردانید.ویا بالعکس.مثلا تبدیل داستان کژال به زاویه دید سوم شخص و داستان قلب کوچکم را به چه کسی بدهم به زاویه دید سوم شخص .
6- شخصیت ها را بسازید.
برای یک داستان کوتاه،حداکثر سه
شخصیت اصلی ،خلق کنید. کاراکترهای اصلی زیاد ،داستان را پریشان، درهم و برهم و گیج
کننده می کنند چون هر شخصیت جدید با خود بُعد تازه ای به داستان می دهد. شخصیت ها
نباید آدمک هایی مقوایی باشند. هر شخصیت باید متناسب با ویژگی های خاص آن شخصیت
سخن گوید. آنها باید باورپذیر و درعین حال اسرارآمیز باشند.
همان طور که در سینما ،تصویر حرف اول را می زند ،در
تئاتر،دیالوگ ودر نقاشی رنگ . شخصیت پردازی ،توان وقدرت نویسنده را آشکار می کند.
شخصیت در داستان ،شامل یک یک افراد ،اشیا ،
حیوانات ودیگر پدیده هایی است که نویسنده ،در اثری واقع گرا یا فانتزی ویا طنز ویا
دیگر شیوه های هنری انتخاب می کند تا داستان ،برمحور آن شخصیت ودیگر شخصیت ها پیش
برود.
7- یک مقدمه خوب فراهم کنید.
وقتی همه چیز طراحی و برنامه
ریزی شد، پاراگراف اول را به سرعت بنویسید. صحنه را بچینید و شخصیت های اصلی تان
را معرفی کنید. این صحنه ،باید جایی باشد که شما خوب می شناسیدش تا قادر باشید جهت
توصیف واضح آنجا از تصاویری که در خاطر دارید، بهره بگیرید. باید پاراگرف اول چنان
جالب باشد که خواننده توجهش جلب شده و تشویق شود تا داستان را تا انتها بخواند.
نکته مهم این است که در این پاراگراف، جزئیات مهم و نیز قسمت اصلی کنش را پشت
پرده نگهدارید تا معمای داستان فاش نشود.
8- یک نقشه خوب طرح کنید.
ابتدا اتفاقاتی را که قرار است
نهایتا مشکل یا چالش اصلی را برای شخصیت (یا شخصیت های) اصلی خلق کنند، طراحی
کنید. سپس گره های داستانی را پی ریزی کنید تا خواننده ،مشتاق و کنجکاو باقی بماند.
همانگونه که داستان پیش می رود، چالش و مشکل اصلی نیز باید پیچیده تر شود و
سختگیرانه تر پی گیری شود. به این ترتیب ،نه تنها احساسات خواننده برای خواندن
ادامه داستان برانگیخته خواهد شد بلکه بر داستان ،متمرکزتر خواهد شد.
9- نگویید بلکه نشان دهید.
شخصیت ها ،مسئول تعریف داستان طی
کنش ها و دیالگوهایشان هستند؛ نویسنده نباید آنچه بیان شدنی است را خودش تعریف کند.
به جای اینکه بگویید "آنت از دست بهترین دوستش کریستینا به خاطر دزدیدن دوست
پسرش خیلی عصبانی بود" بگویید " وقتی کریستینا به طرف آنت آمد و با
لبخندی شیرین بر لب به او چشمک زد، آنت در درونش درد شدیدی از خیانتی که به او شده
بود، احساس کرد. با خشمی فروخورده و درحالی که به سختی نفس می کشید، گفت:
’امیدوارم از اینکه دوستی خودت را ثابت کردی، خوشحال باشی.‘ "
طبیعی است نویسنده باید به خوبی تک تک شخصیت های
داستانش را بشناسد .می توانید از روش مستقیم وتوصیف شخصیت این کار را انجام دهید
ویا از روش غیر مستقیم ونمایان ساختن رفتار شخصیت های اصلی داستان.
1-مثال توصیفی: دوستم زهرا خیلی حسود است. همه بچه های کلاس از این ویژگی اخلاقی او بیزارند.
2-مثال رفتاری: زهرا آنقدر شتابان به کیفم نگاه
کرد که همه بچه های کلاس متوجه حسادت او شدند.
بله حالت های شخص را نشان بدهیم .به جای این که
بگوییم خانم علی زاده غمگین است ودارد گریه اش می گیرد.بنویسید او در خودش فرو
رفته بود. صورت برافروخته اش را پایین انداخته واحساس می کردکه دل و روده هایش می
خواهد از دهانش بیرون بریزد. انگشتانش را از لای دندانهایش در آورده وبه گوشه چشمانش می مالید.
تکلیف:قهرمان داستانی را که نوشته اید مشخص کنید
.حالا با مثال های رفتاری ،شخصیت او رامشخص تر جلوه دهیدواو را به خواننده یا
شنونده داستان بشناسانید.
10- از فعل های معلوم استفاده
کنید.
داستانتان هرچه بیشتر مملو از
زندگی باشد، بهتر است. برای این کار از فعل های معلوم به جای افعال مجهول استفاده
کنید. به جای گفتن "گل بوسیله ی جوانا برداشته شد" بگویید "جوانا
گل را برداشت"
11- گفتگو را فراموش نکنید
به کارگیری گفتگو و دیالوگ ،به
داستان، زندگی می بخشد. از گفتگو فقط برای شاخ و برگ دادن ظاهری به شخصیت استفاده
نکنید .بلکه با آن هویت شخصیت هایتان را به خواننده منتقل کنید. از دیالوگ به شکل
نقل قول مستقیم استفاده کنید مثل "برو آنجا!" به جای نقل قول غیرمستقیم
مثل "زن به مرد گفت که به آنجا برود."
بخش عمده ای از داستان را گفت وگوها تشکیل می
دهند و بار عمده در معرفی وپردازش شخصیت هابردوش گفت وگوهاست.
زمانی که یکی از شخصیت های داستان آغاز به تکلم می
کند وسخنی می گوید ،پنجره ای به روی خواننده می گشاید تا خواننده بداند با چه کسی
واز چه طبقه ای ،از کدام قشر اجتماعی ،با چه فرهنگی ،از کدام اقلیم ،با چه بینشی
وچه نیاز وآرزویی آشنا می شود. تا زمانی که شخصیتی سخن نگوید ، او را نخواهیم
شناخت. گفت وگوها ما را با انواع گویش های محلی ،قومی ، نژادی آشنا می کنند .
داستان نویس ،باید در گفت وگوی اشخاص داستان ،
موقعیت اجتماعی ،تحصیلی ،فرهنگ ومنافع آنهارادرنظر بگیردو کلماتی را در دهانشان
بگنجاند که نشان دهنده ویژگی های شخصی وعمومی شان باشد.
داستان نویس در این گفت وگوها ،می تواند بسیاری از
مسائل داستانش را حل کند .شخصیت ها را معرفی کند. اطلاعات لازم را به خواننده
بدهدودر حد متعادل باید از گفت وگوها استفاده کند.
تکلیف:فقط گفت وگوهای قهرمان داستانتان را دوباره
بنویسید.
12- فرهنگ لغت دم دست داشته باشید.
یک مرجع خوب (مثل یک فرهنگ لغت
یا واژه نامه) برای خلق یک داستان خوب ،حیاتی است. می توانید از آنها برای چک کردن
املای کلمات و یافتن بهترین کلماتی که برای توصیف به کار می آید ، استفاده کنید. به
جای یک جمله ی طولانی یا یک پاراگراف طویل سعی کنید از حداقل کلمات برای انتقال
آنچه می خواهید بگویید، استفاده کنید. اغلب اوقات یک کلمه مناسب و محکم بهتر از
پاراگرافی پر از کلمات تجملی و پوچ است.
13- پایان داستان را مختصر برگزار
کنید.
توصیه می شود که پایان داستان با
تدبیر و اندکی پیچش همراه باشد. پایان تان یگانه باشد ولی به پایانی شل و ول اکتفا
نکنید. باید رضایت بخش باشد ولی نه قابل پیش بینی. باید به خاطر داشته باشید که
پایان، بهتر است کوتاه باشد ولی نه آنچنان موجز و ابتر که خواننده احساس کند پا
درهوا مانده است. پایان شما باید همه چیز داستان را از آغاز تا انتها به هم پیوند
دهد و دربرگیرد.
14- باخوانی و ویرایش کنید.
بعد از اینکه آخرین کلمات
داستان را کنار هم گذاشتید، زمان آن فرا می رسد که چرخه ویرایش را آغاز کنید. با
دقت سراغ نوشته بروید و تمام اشتباهاتی را که در ساخت جملات، لغات مورد استفاده و
نیز قالب بندی مرتکب شده اید، اصلاح کنید. علامت های نگارشی، انتخاب صحیح کلمات و
واژه بندی، املا، دستور و توصیف را از قلم نیاندازید. لغات ، عبارات و حتی
پاراگراف هایی را که با عناصر اصلی داستان هماهنگ و همسو نیستند، خط بزنید. بعد از
اینکه این کار را کردید، نوشته را تا چند روز و حتی چند هفته کنار بگذارید و بعد
دوباره سراغش بروید؛ بخوانید و ویرایش کنید. در موقعیت ها و فرصت های مختلف داستان
را بارها و بارها بازخوانی کنید. با این کار متوجه چیزهای مختلفی در داستانتان
خواهید شد که ممکن است بخواهید آنها را تغییر دهید تا به بهترین شکل ممکن اش
درآید.
15- بگذارید دوستان خطاهایتان را
گوشزد کنند.
دوستانتان را وادارید که نگاهی
به کارتان بیاندازند. احتمالا آنها تنها قادر خواهند بود که اشتباهات و خطاهایی را
ببینند که از چشم شما دور مانده اند. مثلا ممکن است آنها به بعضی کلمات یا جملات
گیر دهند که اتفاقا شما عاشقانه دوستشان دارید. در چنین وضعیتی ،باید بین تغییر یا
حذف کامل آن موارد یکی را انتخاب کنید.
نوشتن یک داستان کوتاه ،شاید آسان نباشد ولی غیرممکن هم
نیست. با دانستن اصولی درباره عناصر اصلی و اندکی شور و انگیزه و البته شکیبایی
می توان تنها با داشتن ایده هایی محدود، داستانی نوشت.
برای مطالعه درباره داستان
نویسی توصیه می کنم کتاب های زیر رابخوانید البته برخی از کتاب های دیگر باید به
این فهرست اضافه شود.
هنر داستان نویسی ابراهیم یونسی
قصه نویسی رضا براهنی
عناصر داستان جمال میر صادقی
ادبیات داستانی جمال میر صادقی
داستان ، تعاریف ، ابزار و عتاصر
ناصر ایرانی
نویسندگان پیشگام ایران علی اکبر
کسمایی
نویسندگان پیشرو ایران محمد علی
سپانلو
رمان چیست ؟ محسن سلیمانی (
ترجمه و نگارش
فن داستان نویسی محسن سلیمانی (
ترجمه
تاملی دیگر در باب داستان محسن
سلیمانی (ترجمه
درس هایی درباره داستان نویسی ،
لئونارد بیشاپ ، محسن سلیمانی ( ترجمه
صد سال داستان نویسی ( 4 جلد )
حسن میر عابدینی
درباره رمان و داستان کوتاه کاوه
دهگان (ترجمه
از روی دست رمان نویس محسن
سلیمانی ( ترجمه
سیری در ادبیات غرب ، پریستلی ،
ابراهیم یونسی ( ترجمه
مروری بر تاریخ ادبیات امروز
ایران ج 1 – نثر، محمد حقوقی
ادبیات داستانی در ایران زمین
پیمان متین ترجمه مدخلی به همین نام از ایرانیکا
مدخل ادبیات داستانی در دانشنامه
ادب فارسى ج دوم به سرپرستی انوشه
جنبه های رمان ، فورستر ، ترجمه
ابراهیم یونسی
یادداشت هایی درباره قصه نویسی و
نمایشنامه نویسی ، محسن مخملباف
اصطلاحات نقد ادبی : بهرام
مقدادی
درباره ادبیات ایران : یعقوب
آژند
مکتب های ادبی (2 جلد ) ، رضا
سید حسینی
واژه نامه داستان نویسی ، جمال
میر صادقی
جنون نوشتن ، رضا براهنی
تاریخ ادبیات روسیه ( 2 جلد ) ،
ترجمه ابراهیم یونسی
تاریخ ادبیات آمریکا ، ترجمه حسن
جوادی
رئالیسم ، ترجمه ، نشر مرکز
رمانتیسم ، ترجمه ، نشر مرکز
ناتورالیسم ، ترجمه ، نشر مرکز
اسطوره ، ترجمه ، نشر مرکز
عناصر داستان ، ترجمه فرزانه
طاهری ، نشر مرکز
سیر رمانتیسیسم در اروپا ، جعفری
، نشر مرکز
نود و نه رمان ، ترجمه صفدر تقی
زاده
رمان به روایت رمان نویسان ،
ترجمه محمد علی حقشناس
هفت صدا ، ترجمه نازی عظیما
اشتباه نویسندگان ، جودی دلتون ،
ترجمه ی محسن سلیمانی
نظریه رمان ، حسین پاینده (
ترجمه
رمان های فارسی 4 جلد میمنت میر
صادقی
رمان تاریخی ، محمد غلامی
درس هایی در داستان نویسی از لئونارد بیشاب