انشایی طنز با آرایه ی تشخیص و با دیالوگ و مونولوگ (گفتاری)

 می توانید آموزش ها را با هم وتلفیقی داشته باشید ودر وقت کلاس صرفه جویی 

کنید. مثلا در اینجا نمونه ای از نوشته های گفتاری ،دیالوگ و مونولوگ  ونیز متن طنز 

و آرایه ی تشخیص را با هم می توانیدبرای نمونه بخوانید وکار کنید.  

      

ابرای آسمون، دو دسته شده بودن !یه دسته لباس سفید پوشیده بودن ،یه 

دسته لباس سیاه! یه بار ،یه غرش رعد آسا کردن .بعد هم ،همچین سرشونو به 

هم زدن که برق از کلهشون پرید !جوری که تمام شهر زیر پاشون روشن شد!

بعد از چند لحظه سکوت ،هر کدوم از ابرا با یه عقب گرد جانانه ،دوباره سرشونو

 به هم کوبیدن که برقشون ،حتی شهرک های اطراف و یکی دوتا از روستاهای 

زیر پاشونو مث روز روشن کرد. چند تا بچه ابر کوچولوی سفید ،از ترس رفته بودن 

گوشه ی  آسمون و های های گریهمی کردن! اونا ،اشکاشونو می ریختن تو  

  یه باغ زیبا وپر از گل و شکوفه !باغ می گفت :"بیاین تو بچه ها !خوش اومدین !"

در این موقع یه ابر فریادی کشید و با خشم و عصبانیت ،گردنبند مرواریدشو ،کند وداد 

زد که : "هرچی می خواد بشه بشه !من دیگه طاقت خودنمایی و حرفای مفت 

شمارو ندارم!" ابرای سفید گفتن : "انگار که ما حوصله ی فریادهای آسمون قلمبه ای

تورو داریم! چهخبره؟؟؟صدا تو به سرت انداختی که :این منم طاووس علیین شده "

 ! برو خدا باباتو بیامرزه! "                                        

توی همین فرصت، خورشید خانوم هم که گویا از ترس ،دست کمی از بچه ابرها 

نداشت ،با خودش گفت : "اینا چی می گن ؟!حتما بعد از خودشون  و زمین نوبت

 منه که به جنگم بیان !آهان فهمیدم!بهتره برم تیر و کمونو بیارم و آماده باشم که

  تا عقب رفتن،فوری بیام جلو و یه برق چشمی با این تیر و کمون رستمم یا 

 به قول زمینی هارنگین کمون خودم نشون بدم ویه حالی از این خود خواها 

بگیرم که کیف کنن."

تکلیف بچه ها:  یک مورد را ادامه دهند. 

1- روز سیزده بدر ،درخت بید مجنون ، شاخه هاشو پایین و پایین تر آورد تا ببینه چرا سبزه های 

زیر پاش  خر خر  می کنن؟ روکرد به سبزه ها و گفت : " چرا خودتونو لوس کردین  و

 صدا در میارین؟ "

سبزه ها گفتن : " اگه تو جای ما بودی و جوون ها ،این جوری به گلوت گره می زدن "...............


2-توی ظرف آجیل ،جنجال و ولوله ای در گرفته بود ! پسته با فندق، تخمه ژاپنی با تخمه کدو ، 

بادوم با چلغوز ،نخودچی با.......................

3-مکالمه ی ماه و خورشید ......................

4- این درخت کیه دیگه ؟ تا زانوش توی گِله. بهار که میشه لباس سبزشو می پوشه و 

عطر می زنه . سرشو شونه می زنه !منتظره یه باد بیاد تا برقصه و خودشو به رخ  بکشه.

...........................

  5- ابر خسیس دو قطره بارون نداشت

                               اخبار خوبی واسه ناودون نداشت                      

           تو غرب آسمون می‏زد رعد و برق      

               دو چیکه بارون می‏بارید سمت شرق


                  بارونی می‏پوشیدیم، آفتاب می‏شد

                       برف ننشسته رو زمین، آب می‏شد

                             ..............................................

فایده و اهمیت کاربرد طنز در کلاس انشا ونگارش

1- ایجاد فضای شاد ،جذاب وجالب در کلاس و ایجاد محیطی آرام وراحت. 

2-ایجاد روابط مثبت با دانش آموزان و علاقه به یاد گیری و نیز مدیریت رفتارهای خشونت آمیز.

3- کاهش فشارهای روانی ،تنش ها و هیجان های رفتاری.

4- افزایش خلاقیت .

من به دانش آموزان ،3-4 کلمه ی بی ربط می دهم وآنها لطیفه و طنز می سازند. مثلا(هواپیما- سوسک- نمک- درخت). یا (کوچه -مارمولک- تمساح- بدبخت) و.....

مثال:

یک روز یک تمساح بدبخت شد .رفت سر کوچه وگفت: به من مارمولک کمک کنید.

اززبان سوسک آشپزخانه:

اینک درواپسین لحظه ها که پیکربی حس شده ام روی آب های چرب ومسموم،شناورمانده،درنبرد نابرابربین سم ها وحشره ها،مثل حادثه تروریستی 11 سپتامبر(براثر سم های جنگی درتنم )مرا به سمت مرگ پیش می برد.سرنوشتی مشابه با قربانیان حملات شیمیایی جنگ .وای از آن گربه های سوسک خور چقدر وحشت دارم .......................................................................................................................

دانش آموزان می توانند یک چنین متن هایی را به طنز ادامه دهند .من دارم دانش آموزانی که سبک خاصی در نوشتن دارند ومثلا فقط بلدند طنز نویسی کنند . باید برای آنها هم موقعیتی فراهم شود. در ضمن کلاس هم از خشکی در آمده وکمی بچه ها می خندند.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

می توانید تعدادی کلمه به دانش آموزان بدهید تا به صورت طنز وکوتاه جواب بدهند .مثال :

بینی = نفس کش           آیینه = من درش پیدا                   پراید = ژیان تحت ویندوز

کفش = نفربر                  مگس = پر ویز                             ماشین = مرا کش

حمام = پاکستان            کشمش = انگور باز نشسته          زنگوله = کراوات چهارپایان

تلویزیون = ناطق نوری      آروغ = قبض رسید غذا به معده       یونجه = چلو کباب چهار پایان

این نمونه کارها برای رفع خستگی در کلاس وایجاد نشاط وشادابی ،کاربرد دارد.

ادامه نوشته

موضوع انشا: ما آدم های باکلاس...


ما آدم های باکلاس خیلی باحال هستیم و هدفمان از زندگی فقط باکلاس بودن است...

تشنه وسط بیابان ولمان بکنند و یک لیوان آب گیر بیاوریم اول موهای سرمان را با آن مرتب می کنیم و اگر آبی باقی ماند چند قطره ای در گلو می چکانیم...حق هم داریم، مردن که خیلی بهتر از زندگی بی کلاس است...خیلی بیشتر از آنچه که همه ی ما آدم های باکلاس به ان اعتراف کنیم، رفتارهایمان در نتیجه ی میل درونیمان به تحتِ تاثیر قرار دادنِ دیگران شکل می گیرد و کلا با خود و زندگی برای خود بیگانه ایم، حالا زندگی برای فراخود و اهداف والایمان پیش کش!...

ما آدم های باکلاس کتابخانه هامان پر است از کتاب های فلسفی و عاشقانه و دراماتیک ...ما فقط با کلاس هار ا می خوانیم...از حکایت های فرانتس کافکا گرفته تا اشعار شاملو که شاملو شاعر خوبی بود و فقط شاعر خوبی بود...

ما آدم های باکلاس طرفدار هلند هستیم که هلند نارنجی می پوشد و رنگ نارنجی یاد آور انقلاب های گل و بلبل بشردوستانه در شرق اروپاست و آمستردام هم اسم بسیار باکلاسی است به جهت عرضه در کافی شاپ های باکلاس از برای دل ربودن و در کف گذاشتن سایر باکلاس ها و ترجیحا از جنس مخالف...

ما آدم های باکلاس برای ورزش حتما باید اسکی برویم و اسب سواری... و سرگرمی هامان هم کمتر از بولینگ و بیلیارد نباشد آنهم با یک بسته مارلبوروی آمریکایی در کنار میز همراه با یک فندک کنده کاری شده از صنایع ترئینی اسکاتلند...

ما آدم های باکلاس تحلیل گران بسیار خوبی هستیم و سیاست را ترجیحا به نفع خودمان و خوشایند اطرافیانمان نقد می کنیم...

ما آدم های باکلاس عاشق گرفتن سوتی های واژه ای از این و آن هستیم و اگر احیانا کسی در ادای یک اصطلاح فیس بوکی اشتباه کرد از خنده روده بر می شویم و بعد تا همان بریده گاه روده مان حظ می کنیم که چقدر باسوادیم...

ما آدم های باکلاس در حلقه های باکلاسیمان سنت های خودمان را توحش و تحجر و ارتجاع تحلیل میکنیم و در عین حال وقتی غش کردن هجده دختر در بدو ورود مایکل جکسون به دیسکو را در یک کلیپ می بینیم دلمان ضعف می کند و آنرا اوج عشق و احساس می نامیم...

ما آدم های باکلاس اتریش و اکراین می رویم با خانواده، و مو به مو ازبر می کنیم خاطرات تمدن آنها را تا چشم دوستان وطنی  را در آوریم...

ما آدم های باکلاس از جهان سوم متنفریم و مدام تلاش می کنیم ثابت کنیم کشور ما حتی از افغانستان هم عقب مانده تر است و با این سیستم مدیریت هیچ امیدی به پیشرفتش نیست...

ما آدم های باکلاس الان که این متن را می خوانیم ابدا به خودمان نمیگیریم و داریم به دیگر باکلاس ها فکر می کنیم و یا به باکلاس نماهایی که بهانه داده اند دستِ فریــــــاد...

نقش خنده  و طنز درزندگی بشر

                                                   

در بیش‌تر اجتماعات انسانی به‌ویژه ایرانیان، خنده، کنشی مقبول و پسندیده است و ضرب‌المثل‌هایی چون «بخند تا دنیا به رویت بخندد» را می‌توان ژرفای توجه هم‌میهنان باریک‌اندیش، به این موهبت الهی دانست. خنده در اصل، زبان مشترک همه‌ی انسان‌هاست که نیازی به هیچ نوع تعریف و تفسیری ندارد و تنها از حالت چهره و نوع خنده، همه‌ی حالت‌های درونی، قابل درک می‌باشد.

طبق آخرین توصیه‌های پزشکی، چنان‌چه بتوانیم هر روز چند دقیقه از ته دل بخندیم، بسیاری از بیماری‌ها را از خود رانده‌ایم. اسلام نیز خندیدن را امری مباح می‌انگارد تا جایی که پیامبر گران‌قدر اسلام(ص) که خود ایشان از خوش‌روترین و خنده‌روترین افراد عصر خویش بوده‌اند، می‌فرمایند: «خیر و خوبی را نزد خوش‌رویان بجویید »
خنده، فشار روحی را می‌زداید و سبب ترشح هورمون‌هایی می‌گردد که با نشاط و شادمانی مرتبط هستند. خندیدن، دستگاه دفاعی بدن را تقویت کرده و بدن را در مقابل سرطان و بیماری‌های قلبی حفظ می‌کند، موجب کاهش هورمون‌های عصبی «کورتیزول» و «اپی‌نفرین» شده و سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند.
روان‌شناسان عقیده دارند که خنده از ابتدای خلقت انسان، از نقش ارتباطی و اجتماعی برخوردار بوده است. آن هنگام که نوزاد می‌خندد، مادر سراپا مهر می‌ورزد و محبت خالصانه‌اش را به او نثار می‌کند. این در حالی است که چنین خنده‌ای، برای خود نوزاد معنا ندارد. وقتی کودک بزرگ‌تر می‌شود، کم‌کم رضایتش را از طریق خنده نشان‌می‌دهد و این خنده، هم‌چون پاداشی ارزنده برای مادر تلقی شده و سبب می‌گردد به مراقبت خستگی‌ناپذیر خود از کودک ادامه دهد.
بیش‌تر افراد، زندگی را بسیار جدی می‌گیرند اما آنانی که می‌خندند، سالم‌ترند زیرا خندیدن، کمک می‌کند انسان، از فشار روانی برهد. هرچند خنده در ابتدا سبب افزایش ضربان قلب می‌گردد اما به‌زودی به‌میزان چشمگیری، قلب آرام می‌گیرد و درنتیجه، فشارخون کاهش می‌یابد.

دکتر «فرید فدایی» روان‌پزشک، عقیده دارد: «خنده به هر دلیلی که باشد، چه به‌عنوان واکنش در برابر طنز که نوعی سازوکار دفاعی روانی متعالی است و چه به‌منزله‌ی بازتاب در مقابل شوخی و لطیفه که نوعی مکانیسم دفاعی عادی می‌باشد، باعث کاهش مشکلات روانی و جسمی می‌شود.»

امروزه از نمایش فیلم‌های طنزآمیز مانند آثار «چارلی چاپلین» و نشست‌هایی که در آن‌ها، ادبیات طنزآمیز مورد بحث قرارمی‌گیرد، برای کمک به بیمارانی که مشکلات بسیاری از نظر روحی یا جسمی دارند، استفاده می‌شود. البته باید توجه داشت که هرگونه خندیدنی، تأثیر درمانی ندارد. به‌طور مثال اگر کسی را از طریق قلقلک‌دادن بخندانیم، تأثیری در کاهش تنش‌های او نخواهد داشت. پژوهشگران بر این باورند که بهترین گزینه برای استفاده از طنز و خنده‌ی ناشی از آن، آثار ارزنده‌ی هنرمندان بزرگ است؛ آثار طنزی هم‌چون آثار « دهخدا»، حکایات «گلستان سعدی» وبهارستان « جامی» و...

برخی تأثیرات خنده در زندگی
-
در بهبود روابط انسان‌ها مؤثر است، عمر را طولانی می‌کند و سن افراد را کمتر نشان می‌دهد.
- موجب خروج گاز دی‌اکسید‌کربن از بدن شده و ایجاد جذابیت می‌کند.
- قدرت یادگیری را افزایش می‌دهد.
- نوعی تخلیه‌ی روانی است و تنش‌ها و احساسات سرکوب‌شده را رها می‌سازد.
- خندیدن، دویدن بدون تحرک است. خندیدن موجب می‌شود تا به دندان‌های‌مان بیش‌تر توجه کنیم و در نظافت آن‌ها بیش‌تر --- بکوشیم با خندیدن، تعداد دوستان‌مان بیش‌تر می‌گردد.
- خندیدن، چین و چروک صورت را از بین برده و بهترین کرم برای پوست صورت می‌باشد.
- نشانه‌ی اعتماد‌به‌نفس، سلامت روان و احساس امنیت است.
- خستگی را برطرف می‌سازد و چهره را زیباتر می‌کند. چهره‌ی خندان، پیوسته در ذهن می‌ماند.
- خنده در برابر خشم، مانند آب روی آتش است.


چه کنیم تا خوش‌رو و خنده‌رو شویم؟
خوش‌خلقی و خنده‌رویی در زندگی روزمره را می‌توان با تمرین روش‌های زیر به‌دست آورد:
- احساس‌های منفی را به مثبت تبدیل کنیم.
- قدر چیزی را که داریم، بدانیم.
- با روحیه‌ی دیگران کنار بیاییم.
- خود را با ساختار سازمانی یا نظام محیط کار، هماهنگ سازیم.
- در سازگاری روحیه‌ی خود با محیط کار، ابتکار عمل به‌خرج دهیم.
- از مباحثه، به‌شدت دوری کنیم.
- توجه طرف مقابل را جلب نماییم.
- در شرایط نامعقول، به دیگران کمک کنیم.
- حالت تدافعی‌مان را کاهش دهیم.
- شادکامی را هدیه‌ی الهی بدانیم.

دوستان وهمکاران عزیز ما به عنوان دبیرادبیات فارسی با دنیایی شیرین وجذاب سروکارداریم وآن دنیای لطیفه وطنز است دنیایی که می توانیم همراه بادانش آموزانمان درآن سیروسفرکنیم وازاثرات  ارزنده ومثبت آن بهره ببریم .

      به این امیدکه روزگاربه روی شمابخندد وچهره های شماهمیشه ودرهمه حال خندان باشد.